آرتین منآرتین من، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

آرتین... مرد کوچک خانه ما...

ياد ايام

    خرداد 92 ارديبهشت 92 - شكوفه هاي آلبالو - پسك         فروردين 92- كادوي آنا اينا براي دندون جديد                                                          زمستان 91 ...
28 مهر 1392

سالگرد ازدواجمون

فردا26مهر سالگرد ازدواج من و باباست . امروز هم بمناسبت قبولي دايي رضا از كارشناسي ارشد با ماماني اينا شام رفتيم بيرون .تو هم با جيغ هاي بنفش توي كالسكه كنارميزمون مارو همراهي ميكردي و چند تا حلقه خيار خوردي و زياد صدات در نيومد.بعد برگشتيم خونه .از قبل كيك سفارش داده بودم . كيك و ميوه خورديم و فيلم مسافرت تابستون رو ديديم.وخلاصه شب خوبي بود .الان يك ساعتي ميشه ماماني اينا رفتند و تو خوابيدي خوشگلم. واما پارسال اين موقع........ما معمولا براي بزرگداشت مناسبتهاي مهم مثل تولد- روز زن و... دوتايي ميرفتيم شام رستوران.پارسال تو خيلي كوچيك بودي و زود به زود بيدار ميشدي و گريه مي كردي و شير مي خوردي. نميدونستيم بريم بيرون يا نه . خلا...
25 مهر 1392

عيد قربان

امروز عيد قربان بود . صبح رفتيم عيد ديدني ماماني .خاله نير هم از تبريز اومده بود و تو درجمع اونها شادمانانه حال مي كردي.بعد رفتيم خونه آنا .نزديك ظهربود و آنا براي ناهار نگهمون داشت . توخوابيدي و ما نهارخورديم و برگشتيم خونه. پارسال عيد قربان يادته كوچولوي من ؟ 5 آبان 1391 ؟تو دقيقا دو ماه و28 روزت بود.يعني دو روز مونده بود سه ماهه بشي.اون روز همراه بابا و ماماني و خاله منير رفتيم تبريز پيش خاله نير.و اين اولين مسافرت تو بود .تا تبريز خوابيدي .گذاشته بودم توي كريرت.خيلي كوچيك بودي .....يادش بخير ....خودمونيم بزرگ شدي ها... ...
24 مهر 1392

آرتين ده تا دندون داره

امروز با بابا متوجه شديم دوتا از دندونهاي عقبت در اومده .ماشالا نميذاري كه دهنت رو نگاه كنيم . يعني اصلا دهنت رو باز نميكني.اگه هم انگشتمونو به زور فروكنيم به شدت گاز ميگيري وما هم از ترس قطع عضو شدن كاري به كارت نداريم. و دندوناي جديدت رو تصادفي ميبينيم.خلاصه كه الان ده تا دندون داري تو دهنت. راستي از ديروز بدون كمك كلي راه ميري حدود طول فرش و خودت هم ذوق ميكني و دوست داري تشويقت كنيم .                   ...
19 مهر 1392

روزكودك

روز كودك مبارك كودك زيباي من برام هیچ حسی شبیه تو نیست ! کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم . . . برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه .. تو زیباترین آرزوی منی   ...
16 مهر 1392

آرتين شجاع من

    پا به پاي كودكي هايم بيا                                كفش هايم را به پا كن تا به تا پابكوب و لج كن و راضي نشو                         با كسي جز عشق همبازي نشو غصه هرگز فرصت جولان نداشت                   خنده هاي كودكي پايان نداشت هر كسي رنگ خود...
15 مهر 1392

آرتين 14 ماهه

امروز هفتم مهره و تو چهارده ماهه شدي.ديروز حالت كمي بد بود برديمت دكتر.جالب اينكه حال دكتر بدتر از تو بود وشديدا سرماخورده بود . سرما نخوري خوبه .امروز هم يه روز معمولي بود مثل روزهاي ديگه.صبح كه ما ميريم مدرسه تو هم ميري پيش ماماني .حسابي زحمتش ميدي . دستش درد نكنه. البته به تو خوش ميگذره اونجا.روزهاي تعطيل من كه خونه ايم هم طبق معمول از 7صبح بيدارميشي به شوق خونه ماماني.و يك ساعت طول ميكشه كه بهت تفهيم كنم كه امروز خونه ماماني نميريم . ميري جورابهات رو برميداري و ميذاري رو پاهات كه يعني بپوشون. كفشهاتو نشون ميدي بعدش پاهاتو. كرم ضد آفتابت رو نشون ميدي و صورتت رو. لغت نامه آرتين :گَ (واكنش به صداي فروشنده ها و زنگ تلفن و زنگ در )...
7 مهر 1392

دندون هشتم

مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود ، ناز چشمان تو ، به قدر مژه بر هم زدنی   امروز صبح متوجه شدم كه دندون هشتمت هم در اومده.چقدر عجله داري براي دندون در آوردن مرد كوچيك من.                             ...
5 مهر 1392